اخبار پزشكي اخبار پزشكي .

اخبار پزشكي

ديابت در بيماران افسرده ۲ برابر جمعيت عادي است

 ديابت در بيماران افسرده ۲ برابر جمعيت عادي است

ايسنا/بوشهر پزشك متخصص بيماري‌هاي اعصاب و روان گفت: شيوع ديابت در بيماران افسرده حدود ۱.۵ تا ۲ برابر جمعيت عادي است.

دكتر فرزانه باباعلي اظهار كرد: بين افسردگي، اضطراب و بيماري ديابت ارتباط دوطرفه‌اي وجود دارد به صورتي كه شيوع افسردگي در اين افراد ۱۲ درصد است.

وي تصريح كرد: عموماً افسردگي در هنگام تشخيص اوليه ديابت، هنگام بروز عوارض ديابت (بي‌حسي، گزگز و مورمور كردن اندام‌ها، مشكلات بينايي …) و يا تبديل درمان خوراكي به تزريقي (انسولين) ديده مي‌شود.

متخصص بيماري‌هاي اعصاب و روان با اشاره به اينكه افراد ديابتي مبتلا به افسردگي اغلب جوان، مؤنث، كمتر تحصيل‌كرده، چاق و سيگاري هستند، عنوان كرد: افسردگي باعث تشديد علائم ديابت، تقويت شكايات درد و مزمن شدن آن و افرايش ده برابري احتمال نقص عملكرد در مبتلايان به ديابت مي‌شود.

مقالات ديگر: متخصص مغز و اعصاب براي بي خوابي

لمينت دندان اقساطي

باباعلي بيان كرد: متأسفانه افسردگي از طريق كاهش انرژي، تمركز و حافظه و انگيزه، باعث كاهش رسيدگي به خود در افراد ديابتي شده و همچنين باعث افزايش هزينه‌هاي درمان و بستري شدن در بخش مراقبت‌هاي ويژه مي‌شود كه مي‌تواند بار مالي براي بيماران به همراه داشته باشد.

وي بابيان اينكه حدود نيمي از موارد مرگ در ديابت به دليل سكته مغزي و قلبي است، گفت: افسردگي مي‌تواند اين احتمال را بالا ببرد، به همين دلايل غربالگري ازنظر افسردگي در اين بيماران مهم است.
دكتر باباعلي تصريح كرد: اضطراب و حملات هراس مي‌تواند كنترل ديابت را سخت‌تر كند بنابراين غربالگري افراد ديابتي ازنظر اضطراب بسيار مهم است و بايد جدي گرفته شود.

متخصص بيماري‌هاي اعصاب و روان با اشاره به اينكه، افراد مبتلا به اختلالات مزمن روان‌پزشكي (افسردگي، دوقطبي...) به دليل عدم تحرك و فعاليت‌هاي بدني، مصرف داروهاي روان‌پزشكي در معرض ديابت، فشارخون و چربي خون قرار دارند، تأكيد كرد: پايش اين بيماران، كسب شرح‌حال شخصي و خانوادگي در مورد ديابت، بيماري قلبي و ساير ريسك فاكتورها مثل سيگار كشيدن و هم‌چنين اندازه‌گيري منظم وزن، دور كمر، فشارخون، قند و چربي خون در اين افراد مهم است و پزشكان و همچنين مراقبين سلامت و بهورزان بايد به آن توجه داشته باشند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ آبان ۱۴۰۱ساعت: ۰۶:۲۵:۳۶ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

براي به دست آوردن آرامش چه‌كار كنيم؟

براي به دست آوردن آرامش چه‌كار كنيم؟
يك‌ روانشناس گفت:‌ كسي كه آرامش دارد به قدرت دروني خود پي برده است. فردي كه آرامش دارد تمايل پيدا مي‌كند كه تحرك داشته باشد و ديگران را نيز به آرامش برساند و به افراد كمك كند.

بهداشت‌نيوز نوشت:‌ يك‌ روانشناس گفت:‌ كسي كه آرامش دارد به قدرت دروني خود پي برده است. فردي كه آرامش دارد تمايل پيدا مي‌كند كه تحرك داشته باشد و ديگران را نيز به آرامش برساند و به افراد كمك كند.

مهدي اخوان، روانشناس گفت: حال خوب يك واژه كلي است اما اگر بخواهيم از لحاظ علوم شناختي آن را تعريف كنيم به ۴ هورمون‌هاي شادي مي‌گويند كه باعث شادي فرد مي‌شود.

وي ادامه داد:‌ از طرف ديگر در بحث روانشناسي زماني كه ما با مسئله‌اي مواجه مي‌شويم كه با خواسته‌هاي ما تطابق دارد باعث خوب شدن حال ما مي‌شود. ثابت شده كه انسان‌ها از هاله انرژي برخوردارند كه رنگ آن نشان‌دهنده حال انسان هستند. در گذشته زماني كه حال انسان را مي‌پرسيدند منظورشان هاله دور بدن فرد بوده است.

اخوان ادامه داد: هاله‌هاي انرژي با رفتارهاي ما تغيير مي‌كند و براي مثال دروغ گفتن آن را به هم مي‌ريزد. به طور كلي زماني كه ما رفتارهايي مطابق با انرژي مثبت هاله انجام دهيم احساس خوبي خواهيم گرفت و حالمان خوب خواهد شد.

اين روانشناس گفت:‌ روايتي هست كه در آن خانمي كه از لحاظ عرفاني پيشرفت چشمگيري داشت سنگ گران قيمتي در مسير خود پيدا مي‌كند، در ادامه راه خود به نيازمندي برخورد كرد كه از او سنگ گران قيمت را خواست؛ اين زن بدون دلبستگي مادي به سنگ، آن را در اختيار نيازمند گذاشت. اين نيازمند بعد از رفتن خانم به رفتار سخاوتمندانه او فكر كرد و فرداي آن روز زن را پيدا كرد و سنگ را به او بازگرداند. وي به آن خانم گفت كه محبتي كه در رفتار او بود حالش را خوب كرده است و نيازي به آن سنگ ندارد.

وي متذكر شد:‌ حال خوب بسيار مفصل است اما اگر بخواهد به صورت سلامت رواني شكل بگيرد زماني پديد مي‌آيد كه ما ديگر افسردگي و اضطراب نداشته باشيم. متأسفانه امكان حذف حس‌هاي بد از زندگي وجود ندارد در نتيجه ما براي داشتن حال خوب بايد ياد بگيريم چگونه با حس‌هاي منفي روبه‌رو شويم و آن‌ها را كنترل كنيم.

وي گفت: از كارهايي كه من سعي مي‌كنم انجام دهم آن است كه در انتهاي هر روز يك ترازي از خود مي‌گيرم و سنجش مي‌كنم. انسان نبايد به خود دروغ بگويد، تمامي ما در زماني احساس حسادت يا بخل مي‌كنيم كه بايد آن‌ها را بپذيريم و سركوبشان نكنيم.

اين روانشناس خاطرنشان كرد:‌ ما بايد ياد بگيريم چگونه صفات بد خود را شناسايي كنيم تا بتوانيم آنها را بررسي كرده و كنترل كنيم. حال خوب در واقع بين درجه صفر تا صد همواره در حال تغيير است.

مقالات ديگر: بهترين دكتر لمينت دندان در تهران

براي به دست آوردن آرامش چه‌كار كنيم؟

اخوان افزود: ما بحثي بين آسايش و آرامش داريم كه معاني متفاوتي دارند. آسايش توسط چيزهايي مانند خانه و خودروي خوب به دست مي‌آيد اما از طرف ديگر آرامش از مسائل دروني شكل مي‌گيرد و ربطي به محيط ندارد.

وي بيان داشت:‌انسان‌ها از لحاظ روان‌شناختي دو دسته هستند؛ عده‌اي انرژي خود را از محيط دريافت مي‌كنند و ديگران انرژي را از درون خود مي‌گيرند. اگر افراد بتوانند به قدرت دروني خود پي ببرند به آن حال خوب مد نظر مي‌رسند.

اخوان گفت: ما بايد تعريف آسايش و آرامش را در ذهن درست انجام دهيم چرا كه ذهن تعريف‌پذير است. در نتيجه تا زماني كه افراد نتوانند فرق اين دو را براي خود تعريف كنند موفق نمي‌شوند كه به آرامش دست پيدا كنند.

اين روانشناس تصريح كرد:‌ از طرفي تنبلي با آرامش متفاوت است؛ كسي كه آرامش دارد به قدرت دروني خود پي برده است و محدود به آراميدن نمي‌شود. فردي كه آرامش دارد تمايل پيدا مي‌كند كه تحرك داشته باشد و ديگران را نيز به آرامش برساند و به افراد كمك كند.

وي ادامه داد: براي يافتن اين قدرت انسان بايد به درون خود نگاه كند. اگر شما تمامي قوت‌هاي دروني خود را حس كنيد و به آن توجه كنيد مي‌توانيد به قدرت خود دست پيدا كنيد.

مقالات ديگر: متخصص مغز و اعصاب

اين روانشناس متذكر شد:‌در روانشناسي به برقراري ارتباط با قدرت‌هاي دروني ذهن‌آگاهي مي‌گويند كه شما را در زمان حال نگه مي‌گذارد. حال خوب در زمان حال وجود دارد. حضرت علي (ع) مي‌فرمايند بهترين زمان‌ها، زمان حال است. شما همان‌قدر آرامش و حال خوب داريد كه در زمان حال هستيد. تفكر به آينده و گذشته انسان را مضطرب يا اندوهگين مي‌كند.

وي افزود: پيشنهاد مي‌شود در هر لحظه به كارهايي كه انجام مي‌دهيد فكر كنيد و به آن توجه داشته باشيد. براي مثال هنگام ميل كردن غذا به جويدن، طعم و قورت دادن آن فكر كنيد. اين امر نه تنها شما را در زمان حال نگه مي‌دارد بلكه به سمت قدرت دروني هدايتتان مي‌كند.

اين روانشناس گفت: بر همين اساس است كه توصيه مي‌شود هنگام غذا خوردن تلويزيون نگاه نكنيم چرا كه ما را از درك كردن و ارتباط گرفتن با غذاي خود دور مي‌كند و باعث مشكلاتي مانند چاقي مي‌شود.

منبع: https://www.bartarinha.ir/

اخوان افزود:‌ چقدر خوب است كه افراد در پايان سال با خود فكر كنند و رفتارشان را مورد بررسي قرار دهند. افراد بايد ببيند در كجا حال خود را خوب نكردند و با تراز گرفتن از خود مسير هدف سال آينده‌شان را مشخص كنند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۶ آبان ۱۴۰۱ساعت: ۰۶:۱۱:۵۹ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

محيط سرد خانواده، موجب احساس ناامني كودك است

عضو هيات علمي دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي:
محيط سرد خانواده، موجب احساس ناامني كودك است/عوامل ايجاد پرخاشگري و عصبانيت چيست؟
تهران- ايرنا- روانپزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي گفت: محيط سرد خانواده، احساس ناايمني در كودك به وجود مي‌آورد كه در بزرگسالي به اضطراب او مي‌انجامد.

زندگي امروز بيش از هر زمان ديگر دستخوش تحولات سياسي و اجتماعي و متاثر از روابط ملي، بين‌المللي و تعاملات شخصي افراد است؛ روابطي كه بر كيفيت و كميت زندگي تك تك افراد تاثير مي‌گذارد. تنش‌هاي سياسي، مشكلات اقتصادي، مسائل شخصي و حتي روابط بين فردي و ده‌ها عامل ديگر و همين طور عوامل ژنتيكي و ارثي مي‌تواند موجبات اختلالات رواني فردي و اجتماعي را فراهم كند و بي‌توجهي و عدم رسيدگي و درمان اين گونه موارد توسط خود فرد، خانواده، اطرافيان يا مسئولان ذيربط مي‌تواند، مشكلاتي را به همراه داشته باشد.

استرس‌ها، خشونت‌ها و عصبانيت‌ها در بيشتر شدن برخوردهاي خشن اجتماعي مؤثرند؛ از جمله اين موارد مي‌توان به مسائل ساده‌اي همچون ترافيك و مشكلات مربوط به پارك وسايل نقليه به‌ويژه در كلان شهرها تا مشكلات بزرگتري همچون مسائل اقتصادي، گرايش جوانان به مواد روانگردان، عدم برنامه ريزي مناسب براي اوقات فراغت، الگوبرداري‌هاي نادرست از برخي شخصيت‌هاي خشن در برنامه‌هاي ماهواره‌اي و اينترنت و كمبود و گران بودن امكانات تفريحي سالم براي جوانان اشاره كرد. با اين حال، اگر همه عوامل مؤثر در ايجاد پرخاشگري و بروز خشم نيز وجود داشته باشد، اما فرد از مهارت لازم براي خويشتنداري و پرهيز از رفتار خشن را داشته باشد، ميزان بروز خشونت در جامعه و حتي درگيري‌ها تا حد قابل توجهي كاهش مي‌يابد كه اين خويشتنداري تحت تاثير مسائل سرشتي، تربيتي و فرهنگي، آموزش مهارت‌هاي فردي مانند كنترل خشم و حل مسئله و نيز روش‌هاي مدارا با مشكلات و حمايت فرزندان از سوي والدينشان ايجاد مي‌شود.

 چه عواملي موجب ايجاد احساس ناامني مي‌شود؟

روانپزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي به خبرنگار ايرنا گفت: انسان يك واحد زيستي، رواني و اجتماعي است. ژنتيك، عوامل فيزيكي محيط، روابط خانوادگي و شرايط اجتماعي در ساختار و رفتار او نقش دارند.

فربد فدايي افزود: اگر فردي ژن‌هاي بلندي قد را داشته باشد در صورت وجود منابع غذايي كافي، قدش بلند خواهد شد؛ اما اگر با سوءتغذيه روبرو باشد، امكان بالقوه بلندي قد محقق نخواهد شد.

وي ادامه داد: اگر نوزادي از نظر ارثي (ژنتيك) بتواند هوش بالا داشته باشد اما به علت زايمان طولاني و بدون مراقبت پزشكي، اكسيژن كافي در حين تولد به او نرسد، بهره هوشي كمي خواهد داشت.

اين روانپزشك تصريح كرد: محيط سرد خانواده، احساس ناايمني در كودك به وجود مي‌آورد كه در بزرگسالي به اضطراب او مي‌انجامد يا به عنوان نمونه مهاجرت اجباري، جنگ و بيكاري، موجب آسيب‌هاي رواني در فرد مي‌شود.
وي تاكيد كرد:  اين عوامل با يكديگر ارتباط‌هاي چندجانبه دارند، براي نمونه، جنگ، سوءتغذيه و محيط ناايمن خانوادگي هر سه يكديگر را تقويت مي‌كنند. «بهداشت رواني» بدون توجه به همه عوامل حاصل نمي‌شود؛ بنابراين راه چاره براي رفع ابتلائات رواني، فقط با امكانات درماني بهتر ميسر نيست بلكه پرهيز از جنگ و خشونت‌هاي بين فردي، امكانات آموزشي و ورزشي و ايجاد كار نيز در كاستن از نابساماني‌هاي رواني مؤثر است.

تغيير و تحولات زندگي عموما نقش عامل آشكارساز را دارند؛ مثلا فردي از نظر ارثي مستعد افسردگي است اما دچار افسردگي نمي‌شود، مگر آنكه رويداد ناخوشايندي در زندگي‌اش روي دهد

مقالات ديگر: تفاوت روانپزشك و متخصص مغز و اعصاب

لمينت سراميكي دندان

نابساماني‌هاي رواني يك عامل منفرد ندارد

عضو هيات علمي دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي گفت: نابساماني‌هاي رواني به اين ترتيب يك عامل منفرد ندارد بلكه تعامل حداقل دو عامل وجود دارد كه به صورت كلي به «عوامل زمينه‌ساز» و «عوامل آشكارساز» تقسيم مي‌شوند.

وي افزود: براي نمونه، انباري را در نظر بگيريد كه پر از باروت است، اين انبار بالقوه قابليت انفجار را دارد اما منفجر نمي‌شود، مگر اينكه آتش كبريتي در آن بيفتد و  اين كبريت عامل آشكارساز است كه به خودي خود اهميتي نداشته اما چون در باروت افتاد، سبب انفجار شد.

اين روانپزشك خاطرنشان كرد: تغيير و تحولات زندگي عموما نقش عامل آشكارساز را دارند؛ مثلا فردي از نظر ارثي مستعد افسردگي است اما دچار افسردگي نمي‌شود، مگر آنكه رويداد ناخوشايندي در زندگي‌اش روي دهد، براي نمونه شنيدن پاسخ منفي از فرد مورد علاقه خود براي ازدواج.

وي گفت : هر چه تعداد و شدت عوامل موجب فشار رواني («استرسور» ها) بيشتر باشد، احتمال بروز اختلال رواني هم بالاتر مي‌رود؛ به نحوي كه در برابر فشارهاي شديد مانند زلزله، سيل، جنگ، سوانح هواپيما يا وسايل حمل و نقل زميني، بدون وجود عامل زمينه‌اي هم فرد ممكن است مبتلا به نابساماني رواني شود.

فدايي تاكيد كرد: بنابراين جاي تعجب ندارد اگر در شرايط كنوني اجتماعي كه گراني، بيكاري، آلودگي هوا، آلودگي صوتي، خشكسالي، افزايش جرم و جنايت و اعتياد در حد بالايي است، مشكلات رواني افزايش يابد.


عوامل تحريك پذيري و پرخاشگري، خشونت و عصبانيت

اين روانپزشك تصريح كرد:پژوهش‌ها نشان مي‌دهد، سروصداي محيط، سبب افزايش تحريك‌پذيري و پرخاشگري مي‌شود و گرماي زياد با افزايش خشونت همراه است. آلودگي هوا و ريزگردها موجب عصبانيت مي‌شود، ازدحام جمعيت از عوامل زمينه‌اي پرخاشگري است كه نه فقط در انسان بلكه در جانوران هم ديده مي‌شود، اينها عوامل زيستي (بيولوژيك) موجب پرخاشگري است.

روش مقابله اصولي با اختلالات رواني و جرم

عضو هيات علمي دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي گفت: بنابراين اگر قرار به مقابله با اختلالات رواني و جرم است، چاره كار فقط افزايش تخت‌ها و درمانگاه‌هاي اعصاب و روان يا افزايش تعداد زندان‌ها نيست، مقابله واقعي بايد با عوامل زمينه‌ساز و آشكارساز بيماري و بزه انجام گيرد كه در اين زمينه، مشكلات جدي وجود دارد.

وي ادامه داد: برحسب بررسي «كميته درمان‌هاي زيستي» انجمن علمي روان‌پزشكان ايران كه به «سازمان غذا و داروي وزارت بهداشت» منعكس شده است، بسياري از داروهاي ضد افسردگي، ضد روان‌پريشي، داروهاي ضد تشنج و متعادل‌كننده خلق، ضد لرزش، مؤثر در ترك مواد مخدر، افزاينده شناخت و آرامش، كمياب و عموما ناياب است و فقدان دارو و مصرف نكردن آن، فقط از كيفيت زندگي بيمار و اطرافيان او نمي‌كاهد.

براي مقابله با اختلالات رواني و جرم، چاره كار فقط افزايش تخت‌ها و درمانگاه‌هاي اعصاب و روان يا افزايش تعداد زندان‌ها نيست، مقابله واقعي بايد با عوامل زمينه‌ساز و آشكارساز بيماري و بزه انجام گيرد كه در اين زمينه، مشكلات جدي وجود داردفدايي تاكيد كرد:بلكه، در مورد بيمار افسرده ممكن است حتي منجر به خودكشي شود و در مورد بيمار روان‌پريش قطع دارو موجب برگشت هذيان، توهم و رفتارهاي پرخاشگرانه خواهد شد. بيمار دچار صرع كه دارو ندارد، ممكن است هنگام عبور از يك چهارراه شلوغ دچار تشنج شود و زندگي‌اش به خطر افتد. اينها فقط بخشي از مشكل است و اين موضوع وجوه متعدد دارد؛ براي نمونه دانش‌آموز مبتلا به اختلال كاهش توجه و  بيش‌فعالي كه داروي «متيل‌فنيديت» او يافت نمي‌شود، دچار نزول كاركرد درسي مي‌شود  و  نبود داروي ضد اضطراب براي بيمار، مشكلات خانوادگي و شغلي را به همراه مي‌آورد.

 
 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ آبان ۱۴۰۱ساعت: ۰۶:۱۹:۳۳ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)